دیکشنری
داستان آبیدیک
پسر عمو
english
1
general
::
Cousin
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پسر
پسر بچگی
پسر بچه
پسر برادر
پسر برادرزن
پسر پسر
پسر خاله
پسر خواهر
پسر خواهرزن
پسر دائی
پسر دختر
پسر زن
پسر شجاع
پسر شوهر
پسر عمه
پسر عمو
پسر مدرسه
پسر مدرسه ای
پسر ناتنی
پسراندر
پسرانه ودخترانه
پسربچه
پسربرادر
پسرخاله
پسرخوانده
پسرخواهر
پسردایی
پسرزاده
پسرعم
پسرعمه
معنیهای پیشنهادی کاربران
مهسا
18 مهر 1400
برای فرزند دایی،خاله ،عمو،عمه ازواژه ی (cousin) استفاده میشه.
4
0
«
1
»
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید